نگاه اجمالی مجموعی ای به حجاب
مقدمه: همانگونه که سلولها و اجزاء بدن انسان به هم مرتبط است و بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند(البته تأثیرات یکسان نیست) و در مجموع یک پیکر وجسم مادی انسان را میسازند، افعال مختلف انسان در عین کثرت با یکدیگر مرتبط و بر هم تأثیر گذاشته و شخصیت او را میسازند، (همین امر در مورد هویت جامعه است، نظام افعال آحاد جامعه بر هم مؤثر است و هویت جمعیای برای آن میسازد).
نگاهها، گوش دادن، سخن، لمس، پوشش، فکر کردن، انتخابها و تصمیمات و.... با هم مرتبطاند و یک نظام و مجموعهای از افعال را میسازند. نگاههای انسان بریده از تمایلات و فکرش نیست و بلعکس، تأثیرات این مجموعه روی هم باعث تغییر و تحول دائمی اوست و بخشی از تحولات بستگی به نوع انتخاب و اختیار خود انسان دارد (و در سطح جامعه تابع تصمیمات جمعی است). مثلا نگاه مدام به عکسها یا فیلمهای خاص، روی تغییر الگوی سایر افعال حتی انتخاب نوع غذا، عطر و... اثر دارد و دستهای از آنها را در جهت خاص تقویت و دسته دیگر را تضعیف میکند، مثلا کسی که مدام به قبرستان رفته و نشسته و فکر میکند و بر مسایل قیامت متمرکز میشود، تدریجا بصیرت و نورانیتش، افزایش یافته و این حالات در نگاه سخن، شنیدن مطالب خاص این موضوعات، ظاهر میشود و تمایلات و حساسیتهای الهیاش تقویت میشود و در مقابل تمایلات نفسانی طبیعیاش تعدیل میشود و به راحتی تحریک نمیشود، اما کسی که عکس عمل کند، تمایلاتش هم عکس میشود و بصیرت و نورانیتش ضعیف و زیباییشناسیاش دنیوی میگردد. عدهای هم رفتار و اعمالشان متلوّن و متشتت است، هم از تمایلات الهی متأثر میشوند و هم به برخی خواستهای نفسانی خارج از حدود پاسخ میگویند، اینان در نظام تصمیمگیریشان دچار تردید هستند. حیرانانند کدام را برتری دهند.
با این مقدمه طولانی سراغ بررسی مسئله حجاب میرویم. قبل از ورود باید تذکر دهم: 1-سعی شده یک نگاه اجمالی و مجموعهای به آیات سوره نور شود، معمولا در بررسی مسئله حجاب مستقیم سراغ آیات خاص آن می روند و سیری را که منتهی به طرح موضوع شده را کمتر طرح میکنند، در حالی که بیان آن سیر در تأثیرگذاری حکم و پذیرش ارواح بسیار مؤثر است، هدف از احکام پرورش روح تعبد و تربیت نفس است، ذکر مقدمات بیان حکم در بسترسازی و رشد دلها و تمایلات برای انجام و پذیرش آسان حکم بسیار مؤثر است.2-نگاه مطرح در اینجا بسیار اجمالی است، طبیعتا تفصیل آن در توان کسانی است که از تسلط لازم در تفسیر و منطق استنباط برخورداراند. علاوه ارتباطات این آیات با آیاتی که سورههای دیگر آمده قابل دقت است، چرا که زوایای پیچیده انسانشناسی و طریق تغییر او را بیان میدارد. انسانشناسی قرآن بسیار پیچیده است، این انسانشناسی تنها ناظر به انسان کلی نمیباشد، صنوف مختلف انسانها با خصلتهای متفاوت داریم، برخی با زبان تشویق حرکت میکنند، اما صنوفی مثل کفار و منافقین با افشاگری و احیانا تهدید و فشار رام میشوند. 3-ارایه نسخه برای افراد مختلف، تفاوت دارد، همانگونه که طبیب برای بیماران مختلف نسخههای مختلفی میدهد، برخی اصلا این ادبیات در آنها کارگر نیست، برای آنها از مظالم باید گفت.
اصل بحث:
قرآن کریم را باز کنید و به سوره مبارکه نور نگاه کنید.
1-در این کتاب آیات الهی را بیان کردیم شاید متذکر شوید.
2-از آیه 2 به بعد حدود زنا، وقایعی که اتفاق افتاده و تهمتهای که توسط منافقین زده شده و.... را بیان میدارد.
3-آیه 19 هشدار میدهد: إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
اشاعه دهندگان فاحشه دچار عذاب الیم در دنیا و آخرت میشوند. البته روشن است که آیه اختصاص به مورد خاص ندارد، اشاعه هر منکری از جمله تهمت زنا یا اشاعه خود زنا، عذاب الیم را به دنبال دارد. دقت نمایید، آیه میفرماید:عدهای دوست دارند، منکرات را رواج دهند، در واقع این انسانشناسی انسانهای منافق است، آنها هم خود دوستار منکراتاند و هم در اشاعه آن تلاش میکنند، با این توجه کسی به راحتی نمیتواند مدعی شود، من خود مستقل تصمیم میگیرم، خیر با اختیارات سوءاش تحت تأثیر جریانهای نفاق قرار میگیرد و اگر ادامه دهد امکان دارد از دائره ایمان خارج گردد.
4-آیه 21 هشدار میدهد: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَمَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ
از خطواط شیطان پیروی نکنید، اگر پیروی کنید و دل در گرو او بدهید، او شما را به فحشا و منکر امر میکند. دقت نمایید ، شیطان بر انسان تسلط ندارد، اما از همه طرف، درون و بیرون وسوسه میکند، به هر میزان انسان در مقابلش تسلیم شد، او را به همان میزان در همان امور به انجام انواع و اقسام منکرات امر میکند.
5-آیه 23 هشدار میدهد کسانی که به زنان باایمان تهمت میزنند، مورد لعن در دنیا و عذاب در آخرت قرار میگیرند و در آیه بعد تهدید میکند، در آن روز زبان، دستها و پاهای انسان علیه او شهادت میدهند.
6- آیه 27به مؤمنین تذکر میدهد، بدون اذن وارد خانه دیگران که حریم شخصی آنهاست نشوید.
7- آیه 30خطاب به مؤمنین میکند:قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ، که چشمها را بپوشانید، چرا که چشم دریچههی از دریچههای قلب است، نگاهها نارواآرزوها، هوسها و شهوات را تحریک میکند، لذا بلافاطه تذکر میدهد اندامتان را از کارهای زشت بازدارید، این آیه به خوبی روشن میکند افعال در هم اثر دارند و برخی نگاهها هوسهایی را در انسان رشد میدهند، پس برخی افعال مثل نگاه در رشد سایر تمایلات و احساسات مؤثرند و برای عدم ابتلا به گناهان سنگین از ابتدا باید مراقب بود، لذا روایت داریم هیچ گناهی را سبک نشمارید.
8-بعد از هشدارهای لازم به مردان(دقت کنید جالب است اول به مردان هشدار میدهد بعد به زنان، معلوم میشود بستر برخی آلودگیها را مردان با نگاههایشان فراهم میکنند، اگر خریدار نباشد مسلم فروشندهای هم نخواهد بود!!!) خطاب به زنان مؤمنه در آیه 31 میفرماید:"وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ، اول چشمها را بپوشانید، این خیلی مهم است بخشی از آلودگیها از همین ناشی میشود، دنبال نگاه دیگران بودن، بلافاصله میفرماید اندام خود را حفظ کنید، سپس ادامه میدهد زینت خود را حفظ نمایید، مسلم ظاهر کردن زینت در جذب نظر دیگران مؤثر است، بعد از این مقدمات طولانی حکم حجاب را بیان میکند:"ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن و دوباره تأکید میفرماید زینت خود را آشکار نکنید مگر برای...
9-بلافاصله بعد از این آیه در آیه 32 میفرماید:"وَأَنکِحُوا الْأَیَامَى مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاء یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ" مسئله ازدواج را مطرح مینماید و در آیه بعد به کسانی که توانایی ازدواج ندارند، میفرماید، عفت پیشه کنید تا خدا شما را بینیاز نماید، در ادامه فضای کلی دین و امور مربوط به ولایت حق و باطل و... را مطرح مینماید
سلسله آیات مرتبط به هم به خوبی فلسفه حجاب، راهکارهای حفظ آن، آثار سوء بیتوجهی به آن، سیر تغییراتی که در انسان به واسطه اصرار بر عدم رعایت حدود الهی اتفاق میافتد، رابطه آن با سایر افعال مثل نگاه حفظ یا عدم حفظ اندام از گناهان و... را بیان میکند در مجموع در یک نگاه بسیار، بسیار اجمالی و کلی شاید بتوان مدعی شد حجاب ذیل فضای مربوط به عمل زشت زنا مطرح شده است، از ابتدای سوره بحث روی مسائل این امر بود و مراحلی که شیطان تحریک میکند، روش مقابله با تحریکات او، یعنی نگاه نکردن و...، با این وصف به خوبی روشن میشود، ابعاد وجودی انسان به هم مرتبط است، افعالی بستر سازی افعال دیگری هستند، مسئله پوشش هم همین است، نوع پوشش و تغییرات مدام آن با سایر افعال، افکار و تمایلات انسانی(همچنین جامعه) در ارتباط است و مقدمات کارهای دیگر را در یک بستر زمانی کوتاه مدت یا دراز مدت با توجه به شدت یا ضعف افراد فراهم میکند، کسانی که به هر اندازه و شکلی از حدود الهی تجاوز نموده و توبه ننمایند، و زینتها و لباسها و اندام خود را در معرض دید دیگران قرار میدهند، تدریجا بسترهای آسان سازی گناه را برای خود، دیگران، و کل جامعه فراهم نموده و در کل گناهانی که اتفاق میافتد، بالنسبه شریکند، چرا که رفتار افراد بر هم اثر میگذارد و فضا که آلوده شد، افراد راحت به گناه کشیده میشوند، پس کسی که در انظار عمومی گناه میکند و حدود الهی را رعایت نمیکند، تنها گناه شخصی نیست، بلکه بستر عبادت و رعایت حدود الهی را برای دیگران ضیق میکند،او آزادی طبیعی مردم را در جهت بندگی محدود مینمای دو رفتارش مخصوصا بر جوانان تأثیر میگذارد، با نگاه به روند رشد برخی گناهان علنی و پنهان در چند سال اخیر این تأثیر گذاری کاملا مشهود است، لذا کسی نمیتواند مدعی شود، حوزه حجای و عفاف امر شخصی است، خیر امر عمومی است، حق جامعه است با خاطیان با شیوه مناسب رفتار نماید..
با این توضیحات اجمالی روشن شد حجاب، صرفا یک حکم تکلیفی، ساده و شخصی نمیباشد، بلکه امر عظیمی است که موجب رشد، نورانیت فرد و جامعه یا در صورت عدم رعایت باعث سقوط آن میشود، چرا که مسئله فقط در رعایت یا عدم رعایت ختم نمیشود تدریجا به سایر حوزهای افعال فردی و اجتماعی مثل روابط دختر و پسر، خیانت همسران به هم، سست شدن بنیان خانواده و از بین رفتن جامعه اسلامی منتهی خواهد شد، آندولوس را فراموش نکنیم، یکی از ابزارهای کارآمد در سقوط آن استفاده ابزاری از زنان فاسد بود، که تدریجا جامعه را به سقوط کشانید.
امیدوارم، کسانی که فرصت، حوصله، اطلاعات بیشر، ادبیات قوی و ذوق هنری بالاتری دارند، زوایای دیگر این مطالب را برای رشد و تکامل بیشتر متدیینین بیشتر باز نمایند(انشاءالله).
برای برخی توضیحات تفسیری میتوانید به تفسیر نمونه مراجعه نمایید.
1391/1/30
کلمات کلیدی :
» نظر