کسانی که در فضای سیاسی جاری هستند به خوبی میدانند مواضع اخیر امام خامنهای در حمایت از انقلابهای منطقه، تهدید دشمنان و... چقدر اهمیت دارد. این مواضع نمایش دیگری از مدیریت کلان رهبری است، معظمله اسیر جوها، برنامههای دشمنان داخلی و خارجی و تحلیهای دوستان ضعیف نمیشوند. در ادامه به فضای موجود اشاراتی میکنم تا اهمیت مواضع و رهبریت کلان ایشان بیشتر واضح شود.
1- در بعد اقتصادی دشمنان ما را با تحریمهای جدید بیشتر تحت فشار قرار داده زمزمه تحریم نفتی ایران توسط اروپا را مطرح کردند، همزمان التهاباتی در مسئله ارز و طلا توسط برخی عناصر پولدار بهائی و عده ای تحریک شده و طمع کار اتفاق افتاده و در کشور عرق که بنده مطلعام ارزش پول با جوسازی تغییر یافته. دشمنان با جنگ روانی از طریق رسانها چنین الغا میکردند، که ایران در بحران عظیم اقتصادی قرار گرفته و حتی برخی به فکر مذاکره با غرب افتادهاند.
2- تهدیدات مکرر نظامی غرب
3- تلاش برای انحراف انقلابهای اسلامی منطقه
4- تلاش برای ایجاد تضاد(به جای رقابت صحیح) در بین نیروهای طرفدار انقلاب اسلامی در آستانه انتخابات
5- هجوم بیامان فرهنگی و دنیا طلبی برخی مسئولین
6- پیدایش صنوف جدیدی از مخالفان نظام تحت عنوان دین داری
7- طرح نقد و نظارت بر قدرت و مدیریت کلان نظام توسط عناصر مسئلهدار و حامی فتنه و...
در این شرایط داخلی و خارجی رهبری در وضع موجود متوقف نشده و صرفا به دنبال سروسامان دادن به و ضع موجود نیستند، بلکه با آیندهنگری به دنبال افقگشایی، بسترسازی و پیشبرد انقلاب اسلامی در ابعاد جدیدتر و سیاستها و روشهای تازهای در مقابله با دشمنان بودهاند، قبلا مطرح کردم مدیریت کلان رهبری، مدیریتی حادثهساز بوده و وحدت و کثرت جدید ایجاد مینماید. در مواضع اخیر رهبر انقلاب این امر کاملا واضح است، دشمن به خیال خود با التهاب آفرینی و حمله رسانهای و اقتصادی سعی در عقب راندن نظام اسلامی و کوتاه نمودن از مواضع اصولی و انقلابی خود نمود، اما این هجوم با پاسخ کوبنده عمود خیمیه نظام اسلامی یعنی امام خامنهای مواجهه شد، ایشان صریحا اعلان نمودند، که از کسانی که با رژیم اشغال گر صهیونیسم مبارزه میکنند، آشکارا حمایت می کنیم، این موضع در هجوم سخت عناصر داخلی و خارجی برای ایجاد انحراف در مسیر انقلاب بسیار، بسیار مهم بود، برخی ترسیده بودند، برخی موضوعات فرعی در نظرشان بزرگ شده بود و... اما رهبری نقشه راه نظام اسلامی را نشان دادند، مبارزه همه جانبه با صهیونیزم جهانی و سرمایه داران جهانی. نابود کردن حکومت جهانی کفر و نفاق است که بستر آزادی و جریان احکام فقهی در داخل و جهان اسلام را فراهم مینماید، تا غرب بر جهان سلطه دارد، امکان جریان مثلا احکام پولی اسلام حتی در داخل نیز به سادگی میسور نیست، چرا که اقتصاد ما به نسبتی به اقتصاد جهانی و روابط پولی حاکم جهانی گره خورده است. ما برای جریان احکام در داخل باید شرایط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جهان اسلام و کل جهان را تغییر دهیم، باید معادلات قدرت و تصمیم گیری جهانی عوض شود،کما اینکه در حال تغییر است، هر چقدر موازنه قدرت در جهان به نفع اسلام بیشتر شود، قدرت ما در جریان احکام بیشتر میگردد، اگر در شرایط ضعف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در صحنه بین المللی باشیم، در جریان احکام با فشار بسیار زیاد دشمنان روبه رو میشویم، لذا رهبری مرتبا به دنبال افق گشای برای افزایش اقتدار نظام اسلامی است. اقتدار جهانی یعنی قدرت شرط اجرای احکام است. رهبری آرایش قدرت در جهان را با مواضع قدرتمند خود به هم میریزد، وحدت دشمنان در مقابله با نظام را میشکند، دشمن را در صحنه جهانی منزوی میکند، روحیه جدید به نیروهای طرفدار میدهد، ظرفیتهای جدیدی از قدرت برای مسلمین در جهان ایجاد مینماید(دقت کنید در این شرایط دشمنان با کمک برخی عناصر فریب خورده یا غافل تحت عنوان نقد قدرت، پاسخگوئی به مبادی تصمیمات کلان، در صدد شکستن اقتدار رهبریاند و کودکانه طرح میکنند، رهبری باید به تمامی سؤالات پاسخ دهد، یکی نیست به این آقایان بگوید، اصلا این امر به لحاظ عقلی ممکن است؟!!).
به هر حال امام خامنهای در حال رهبری یک جنگ تمام عیار علیه کفر و شرک جهانی و ایادی داخلی و خارجی آنها در ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، با امداد الهی و کمک و یاری مردم، علما و مسئولین میباشند. حفظ و توسعه اقتدار و قدرت دینی در مقابل ابرقدرتها بزرگترین رسالت مدیریت کلان جامعه است، رهبری به خوبی نشان دادند، که مراقب تمامی ترفندهای دشمنان داخلی و خارجی و غفلتها بودهاند، اگر هم نقایص و آسیبهای مشاهده میشود، به علت ضعف و غفلت مدیران اجرائی و صنوف مسئول فکر و فرهنگ جامعه میباشد.
مشاهده میکنیم در اوج بیداری اسلامی دشمن با برنامهریزی و اجرا درصدد است، ما را به درون مشغول کند، اما رهبری این هندسه را میشکنند و فرمانهای جدید برای مقابله صادر میفرمایند. شک نکنید، طرح نقد رهبری، ترور دانشمندان هستهای، تهدید به حمله نظامی، جنگ رسانهای، ایجاد آشفتگی در بازار ارز و طلا توسط بهائیها، ایجاد اختلاف در آستانه انتخابات، تردید افکنی در اسلامی بودن انقلابهای منطقه و... همگی قطعات مختلف پازل دشمن برای مشغول سازی ماست، اما رهبری با مواضع قاطع خود نه تنها برنامهها را افشا و خنثی مینمایند، بلکه افقها و ظرفیتهای جدیدی را ایجاد مینمایند، از جمله تهدید آشکار دشمنان، اعلان حمایت از مخالفان رژیم صهیونیستی و...البته اینها همه با امدادهای الهی است. دشمنان سعی میکردند با بزرگ کردن التهابات و مشکلات وضعیت را بحرانی نشان دهند و ما را وادار به عقب نشینی از مواضع اصولی خود نمایند و به خیال خام خود با باز کردن باب مذاکره اقتدار ما را در جهان به چالش کشیده و نظام اسلامی را ناتوان و ناکارآمد از حل مشکلات خود به جهان معرفی نمایند. موضع اصولی ما تبری از کفر و نفاق در تمامی مراتب است، مقابله با رژیم صهیونیستی از ارکان اصول ماست، چون رژیم اشغالگر قدس، هویت مسلمانان را تهدید میکند، دشمن میخواهد با بحرانی نشان دادن امور ما را ناتوان از حل آنها معرفی کند و با طرح مذاکره وعده حل مشکلات را میدهد، برخی به دنبال التهاب در بازار سکه و ارز، تشدید تحریمها، تهدیدات نظامی و... جازدند و صحبت مذاکره را مطرح کردند،اما آقا روحیه ها را تقویت وحمله جدبدی را شروع نمودند. رهبری با شناسائی و اطلاع دقیق از ظرفیتهای درونی نظام، مردم و مسئولین را تشویق به ایستادگی و افقگشائی مینمایند و اقتدار انقلاب اسلامی بیشتر مینمایند، ما به برکت اسلام ولایی دارای نیروی انسانی با استعداد و کارآمدی هستیم، علاوه امکانات زیادی در اختیار داریم که با مدیریت صحیح ما را از وابستگی به جهانخوران باز میدارد.
یکی از ابعاد مهم سخنان مقدرانه رهبر معظم انقلاب اسلامی خط دادن به انقلابات منطقه بوده، این نشان از این دارد، که مسائل داخلی ذهن ایشان را از توجه به حرکت جهان اسلام باز نداشته است. ایشان به دنبال مدیریت کلان انقلابات منطقه میباشند.
باشد تا ما هم با اطاعت آگاهانه از امام خامنهای در رشد انقلاب اسلامی و سهیم باشم و خط شهیدان را ادامه دهیم(انشاءالله).
1390/11/16
کلمات کلیدی :
»
نظر