مقدمه:
1-با عرض پوزش قحط الرجال بود، دیدم در حوزه غربشناسی کمتر از زبان کارآمد طنز استفاده میشود، به ناچار قلم به دست گرفته، تا توانستم نوشتم، اگر شما بهتر مینویسی، معطل نکن بنویس، آخه جوانهای امروزی از بس فیلم و... دیدهاند، کمتر حوصله تحلیلهای پیچیده فرهنگی، فلسفی و... دارند. با زبان قصه و طنز بهتر میتوان واقعیات غرب را تبیین نمود.
2-کسانی که برخی جلوهای آزادی و توسعه در غرب را دیده و گمان میکنند، ما عقبیم، با دقت بخوانید، اگر ما هم به همان سمت برویم، با همان چیزهای مواجه میشویم، که امروزه غرب با آن روبه روست.
اصل مطلب:
اما حکایت آزادی در غرب، چه کسی میگه غرب بده، به آنجا سفر نکنید، خیر خیلی هم خوبه، ما که شنیدیم دهنمان آب افتاد، غلط میکنه هرکی میگه غرب بده، خیر خیلی هم خوبه؛ خوب، خوب.
در آنجا همه آزاد، آزاد، آزادند، هرچی دلت بخواهد، هرکجا بخواهی بروی، هر کسی را بخواهی، هر جوری بخواهی، مخصوصا زنها، آزادند، هر جوری دلشون خواست بیرون بیایند، تقید به لباس خاصی نیست، حتی اگر دوست داشته باشان میتوانند بی لباس بیایند، اصلا هم کسی کاری به کارشان ندارده آزادی به تمام معناست، البته فرد یا گروهی یا حتی دولت هم با ابزارهای مثل رسانهها آنها را مجبور به آزادی نمیکند!!! با هر کسی خواستید میتوانید ارتباط بر قرار کنید، هیچ مانع اجتماعی وجود ندارد، کسی از شما سؤال نمیکند، مخصوصا ارتباطات... اقتضای آزادی است، مگر چه عیبی دارد. در طول تاریخ زنها اسیر بودند و نمیتوانستند با دیگران آنگونه که دوست داشتند ارتباط برقرار کنند و لذت ببرند. اما امروزه آزادند هرگونه لذتی که دوست داشتند، ببرند، مگه عیبی داره؟؟؟
امروزه حتی مجبور نیستند 9 ماه تحمل کنند، به راحتی میتوانند جنیین را دور انداخته و از شرش خلاص شوند، آخر بچه محدودیت میآورد، نمیگذارد انسان آزاد باشد. دنیا، دنیای آزادی است، اصل لذت است و بچه مانع آن، قبلا برای لذت مجبور به تشکیل خانواده بودند، اما امروزه آزادند، هر روزیک خانواده جدید، حتی چند نفره، حتی با حیوانات مثل سگ تشکیل دهند، چه آزادیای از این بالاتر! الان حتی دو مرد یا دو زن یا یک زن با چند مرد آزادانه خانواده تشکیل میدهند و رسما ثبت میکنند، البته اینکه مانع از آزادی آنها برای تعامل با دیگران هم نمیشود، و هر وقت خواستند خانوادههای جمعی بزرگی تشکیل میدهند، اصلا آنجا همه با هم زن و شوهراند!!! و آزاد، آزاد، کسی هم آنها را مجبور نمیکند، مگر حکومتشان مثل دیگر حکومتهاست، خیر اصلا آنها هم اهل حالاند مثل سارکوزی، اصلا نیازی به فرهنگ سازی هم نیست، همه آزاداند، کیف دنیا را ببرند، حتی بالاتر مراکزی برای لذت جویی دسته جمعی درست شده و همه با هم آزادانه از هم لذت میبرند، کسی هم ناراحت نمیشود. اتفاقا برای همین آزادی است که از کشورهای دیگر روسپیها را وارد میکنند. روسپیها هم آزادانه میآیند، نه به خاطر فقر و فشار اقتصاد جهانی بر کشورشان.
آزادی در غرب واقعا غوغا میکند، مردم آزادند از تمام حالات فردی و جمعی خود آزادانه عکس و فیلم تهیه کنند، البته آزادانه برای کل مردم دنیا بفرستند تا مردم دنیا آزادانه از آنها کمال استفاده را ببرند و الگو بگیرند، الگوی آزادی آمریکایی بیحد و حصر زنان و مردان. اینترنت را هم برای همین درست کردهاند، 50 میلیون سایت مستهجن مروج آزادی آمریکاییاند.
واقعا آزادی مطلق را آنجا همه احساس میکنند. امکانات فنی نیز روز به روز کارآمدتر،سریعتر و آسانتر برای توسعه آزادی ایجاد میشود. آنها هدفشان توسعه آزادی در کل جهان است. اتفاقا اگر به کشوری مثل افغانستان حمله میکنند، برای توسعه آزادی است. حکومتهای که زیر بار آزادی نمیروند و نمیگذارند، زنان و مردان آزاد باشند باید سرنگون شوند.
آنجا آزادانه هزاران نشریه، کتاب، رمان، شعر و... در مورد آزادی خود به روز تولید میکنند، تا آزادی روابط به روز متنوعتر شود، آخه آزادی یکنواخت هم خسته کننده است، میلیونها سایت و متخصص با تحقیقات علمی برای به روز کردن و تنوع آزادی متناسب با سلیقههای مختلف، سنین، اقشار مختلف تلاش مینمایند، یکی از مواردی که ترویج میکنند، دزدیدن آزادانه زنان آزاد و آزار و اذیت آزادانه جنسی آنان و انتشار آزادانه تصاویر آنان در اینترنت است، بلاخره این هم تنوع در آزادی است. این تلاشهای شدید برای این است که اگر کسی خیال مخالفت با آزادی در ذهنش خطور کند، بفهمد با تنگنای اجتماعی گستردهای مواجه خواهد شد.
در آنجا اکثریت مردم آزادی را دوست میدارند و اتفاقا به خاطر همین روابط آزاد دارند و قریب 40 درصد فرزندان از همین روابط آزاد به وجود آمدهاند.
تازه خود بچهها از کودکی یاد میگیرند چگونه آزاد باشند، آزادی را با تجربه از کودکی یاد میگیرند، برخی مدیران، معلمان و حتی پدر و تلوزیون و... عملا مشق آزادی به آنها میآموزند. آخه بچهها باید برای آینده تربیت شوند و عملا تمرین کنند، البته گاهی هم برای تمرین آزادی مجبور به خشونت میشوند. گفتم خشونت یادم به زندانهای آمریکا افتاد. تعداد بسیار زیاد زندانیهای آمریکا هم معلول همین آزادی است. بلاخره حفظ آزادی هم هزینه دارد.، جرم و جنایت و آدم کشی هم جزء آزادی است. یک وقت کسی میخواهد آزادانه کاری انجام بدهد، دیگری مانع میشود واین عصبانی شده، آزادانه او را میکشد، خوب آزادانه هم به زندان میرود، آنها در زندان هم آزاداند، همان آزادی بیرون زندان البته با کمی شرایط سخت، خوب این هم که اقتضای آزادی است.
لذا انواع و اقسام آزادیها در غرب هست، همه در آنجا طالب آزادیاند، زنده باد آزادی.
ای کاش مردم دنیا آز آنها یاد میگرفتند و گام به گام، قدم به قدم، تدریجا، آرام آرام به آن سمت حرکت میکردند. مسیر توسعه خود را در این جهت قرار میدادند.غرب، بخصوص آمریکا چند قرن است که آزادی را تجربه کرده است، به همین خاطر جزء کشورهای توسعه یافتهاند. کشوری توسعه یافته است که از آزادی مطلق برخوردار باشد. ارزش یعنی آزادی بیحد و حصر، چیزی بالاتر و برتر از آزادی نیست. دنیا که چند روز بیشتر نیست، بعدش هم که معلوم نیست، باید نهایت استفاده جمعی را از آزادی برد و لذت جوی در تمامی ابعاد را به اوج رسانید، تمام امکانات اجتماعی از جمله توسعه علوم و تکنولوژیها را هم صرف لذت جوی و تنوعطلبی بیشتر نمود..
بله برخی چشم دیدن مدرنیته را ندارند، اینها واپسگرا، متحجر و ضد آزادی و انسان محوریاند.
یک وقت فکر نکنید به انسانها مخصوصا زنها جسارت میشود خیر آنها محترماند، احترامشان به آزادی است. هرجوری دوست داشته بگردند، هرجا خواستند بروند، مخصوصا عکسشان را روی کالاها بگذارند، حتی برای فروش حیوانات از آنها استفاده کنند، این میشود استفاده بهینه از زن!!!
خیال نکنید در آنجا مردها همهکارهاند و از زنان استفاد ابزاری میشود، خیر زنها حس خود آرایی دارند و میخواهند از جاذبه خود برای جلب نظر دیگران استفاده کنند، خوب آنجا همه آزادند برای همه خود را عرضه کنند، امکانات اجتماعی لازم برای این امر در تمامی ابعاد اختصاص دادهاند.، خیال نکنید، در آنجا کسی به کسی تعرض میکند، خیر خودشان آزادانه در مراکز عمومی هر جوری بخواهند عرضه میکنند، البته گاهی هم کسی آزادانه به خشونت متوسل میشود. بله این جوری نیست که فقط در آزادی، آزاد باشند، خیر در خشونت هم آزادند. آزادانه به روی هم اسلحه میکشند و...
اما در مورد آزادی در کار و اشتغال زنان، فکر نکنید کسی آنها را مجبور کار در کنار و هم دوش مردان میکند، خیر آنها چون آزادند، زندگی مدرن و ماشینی را انتخاب کردهاند، خوب آزادانه تلاش میکنند، زن برای خودش تلاش میکند، مرد نیز برای خودش تا بتوانند هزینههای آزادیها، پارتیها، کابارها، دانسنگها و... را تأمین کنند، اگر احیانا بچهای هم به دنیا آمد، بزرگ که شد او هم تلاش میکند، اگر تلاش نکند، نمیتواند از آزادیها بهره مند شود، همه در تلاش و جنبش و تحرکاند تا یک دنیای به تمام معنا "سکشوال"(جهان جنسی) را توسعه دهند، همه تلاشها، اختراعات و اکتشافات و نوآوریها برای تأمین غرائز در تمامی ابعاد است، حس پنج گانه بر محور تلذذ بیشتر با تمامی علوم و تکنولوژیها و ساختارها دائم در حال تحریک و ارضاءاند ، بینایی (با تصاویر و دیدن افراد متلذذ شود و تحریک شود)، شنوای(با آهنگها)، بویای(با ادکلان و عطرهای محرک)، چشائی(با غذاهای متنوع) حس لامسه، و حس ششم دائم با نوآوریهای جدید و متنوع در حال تحریک و ارضاءاند.(میبخشید کمی فلسفه میبافتیم). البته کسی، کسی را مجبور به کار نمیکند، ولی اگر در شرکتها، بانکها، بازاربورس، مراکز پژوهشی، کارخانها و... کار نکند، نمیتواند آزاد باشد.
اما در محیط کار نیز رابطه زنان و مردان بسیار صمیمی، گرم و آزادانه است و لذا گاهی برای تنوع به همسرانشان خیانت میکنند. اتفاقا با حضور زنان ، اشتیاق و نشاط بیشتری برای کار پیدا میشود، زنها در اشتغال واقعا آزاداند، هر شغلی بخواهند انتخاب میکنند و هیچ محدودیتی دینی هم ندارند، حتی از جاذبیتهای جنسی خود برای رونق بخشی به اقتصاد و توسعه، کمال استفاده بهینه را میبرند، برای همین است که بسیاری از منشیهای زن، استفاده میکنند. واقعا حضور آنها در صنایع، آزمایشگاهها، بانکها، تولید علم و... همه وهمه باعث پیشبرد آزادی است. اصلا مسئله برداری مدرن نیز دروغی است که مخالفان آزادی شایع کردند. اتفاقا صنایع بزرگ و شرکتهای چند ملیتی، بازار بورس، همه حافظان آزادیاند، نباید گمان نمود شرکتهای چند ملیتی از زنان سوء استفاده میکنند و صرفا به دنبال اضافه کردن سرمایههای کلاناند، خیر اینها را دشمنان آزادی و اشتغال درست کردهاند، حتی شرکتهای صهیونیستی در تلاشاند تا آزادی زنان در تمامی ابعاد را گسترش دهند، مانع اصلی همین قید و بندهای مثل حجاب است که ادیان درست کردهاند، آنها این موانع را برداشته ند تا زنان با آزادی تمام کارخانههای عظیم، شرکتهای چند ملیتی که پشتوانه آزادی مدرن میباشند را بچرخوانند و تمام انرژیها صرف توسعه آزادی و تلذذجوی در تمامی ابعاد گردد. تولیدات فکری و نوآوریهای علمی زنان و مردان در تمامی عرصهها شبکه ی پیچیده از علوم، تکنولوژیها، ساختارها و محصولات را به وجود میآورد که منتجه آن توسعه آزادی انسان در تمامی ابعاد است. حقیقتا آزادی انسان(حتی از خدا) در آنجا محور است. انسان آزاد است هر کاری خواست انجام بدهد و علوم، تکنولوژیها و ساختارهای مدرن همه در خدمت تأمین خواست انساناند. مدیریتی خاص نیز آنها را مجبور به مشارکت اجتماعی نمیکند، جبر مدرنیته حاکم نیست، بلاخره باید جامعه بگردد، مگر میشود، جامعه آزاد، بدون سرمایهداری و سرمایه سالاری، عدهای باید ثروتهای میلیاردی در اختیار داشته باشند تا صرف حفظ، ترمیم و بالندگی آزادی مخصوصا آزادی جهانی نمایند، مشارکت مستقیم و غیر مستقیم زنان در شرکتهای فراملیتی و توسعه علوم، برای پاسداری از آزادیهای جهانی مخصوصا سکشوال است.
بنابر این با وجود آزادی دیگر مشکلی وجود ندارد. آزادی درمان همه دردهاست، آزادی اکسیر اعظم است. هر وقت هم افراد از آزادی و تنوع طلبی در آن خسته شدند، راههای زیادی پیش روی آنهاست، استفاده از داروهای اعصاب و روان، مواد مخدر، ، موسیقی آرا...م م م م بخش، قرصهای توهم زا. نوشابههای الکلی که نگو و نپرس، غوغا میکند.البته بسیاری از اوقات هم برای حل مشکلاتشان از راههای قانونی و غیر قانونی آزادانه دزدیهای بزرگ و جنایتی وحشتناک میکنند. خوب اینها میوههای درخت آزادی است. پیدایش هزاران مکتب فلسفی اومانیستی، پوچگرایی، شیطان پرستی، زن پرستی و... از شاخهها و ثمرات آزادی است. بلاخره برای بازی، بازی با آزادی باید فکر، فلسفه و دین جدید تولید کرد(بافت)
دست آخر اگر تمام راههای آزادی را طی کرده و خسته و درمانده شده، آزادانه دست به خودکشی میزنند. آمار بالای خودکشی در غرب نشان از آزادی گسترده و توسعه بافته است!
آنجا آنقدر کالاها هم آزاد است که(در عصری که بردگی از بین رفته) زنان آزادانه بعنوان کالا محترمانه خرید و فروش میشوند، آنها را از آسیای میانه و... میآورند و در کنار سایر کالاها میفروشند.
تحصیل و آموزش عالی در آنجا نیز حافظ آزادی است، تربیت نیروهای متخصص و کارشناس برای حفظ و توسعه اقتصاد سرمایهداری که حافظ آزادی است امری بدیهی است، تزلزل در تأمین نیروهای تخصصی آزمایشگاهها، ادارات، وسایل ارتباط جمعی و... موجب تزلزل آزادیهای بیحد و حصر است. مردم مخصوصا زنان با مشارکت همه جانبه خود مرتب ثروتهای ناچیز میلیاردی عده ی قلیل، بیچار که حافظان آزادیاند را افزایش میدهند. این امر نیز کاملا طبیعی است مردم از سر صدقه آنهاست که آزادند و نان میخورند.
اتفاقا یکی از نکات ظریف آزادی در همه ابعاد، استقلال دادن به همه زنها و مردهاست. مردها مثل ایران خودمان مجبور نیستند، زنان را به لحاظ مالی تأمین کنند. زنان نیز آزادانه و مستقل با شرکتهای بزرگ همکاری و تعامل دارند و مخارج خود را تأمین میکنند. زنان در آنجا کارائی فوقالعادهای دارند، یکی از خصوصیات مهم زنان نظم پذیریشان است. زنان مثل ماشین منظم کار میکنند، این نشانه پیشرفت است. زنان با هماهنگی با ماشینها با سرعت زیاد کالاهای تأمین کننده غرائز را تولید میکنند. و در مراحل فروش و توزیع نیز از جاذیتهای خود استفاده میکنند، واقعا که زنان کارایی و کاربردهای بالای در غرب، در تولید، توزیع، تبلیغ، فروش و مصرف دارند. غرب مهد آزادی است، تمدن، تمدن آزادیخواهان در همه ابعاد است(مخصوصا آزادی در فروش و به هراج گذاشتن عفت)
ساختارها و حضور اجتماعی همه و همه به دنبال استفاده بهینه و آزادانه از زن است!!!! نمیدانم چقدر متوجه شدید، استقلال و آزادی زنان چه دستآورد بزرگی است، که بسیاری از آن غافلاند. رکن رکین توسعه اجتماعی، علوم و... همین حضور آزادانه زنان در تمامی ابعاد است، البته خانواده هم مهم نیست. زنان انرژیها و تواناییهای بالقوه زیادی دارند که باید خرج توسعه اجتماعی شود و خانواده مانع آن است. اصلا زن در غرب مظهر آزادی است. زنان آزادانه در تمام بخشهای توسعه اجتماعی مشرکت میکنند.
چیز عجیبی است در غرب همه چیز به همه چیز ربط دارد آزادی بدون مشارکت اجتماعی ممکن نیست، مشارکت بدون توسعه علوم و تکنولوژیها و ساختارها ممکن نیست و ساختاری ایجاد شده تا آزادیها را مرتب توسعه دهد و انسانها نه تنها به تمنیات نفسانی و متنوع خود برسند، بلکه دائم سطوح جدیدی از خواهشهای نفسانی جمعی نیز ایجاد میشود و آن ترکیب سازی مدام موضوعات باهم است، مثل ترکیب موسیقی با نور و شعر، این سه با رقص و مدل لباسهای خاص، کفش، کمربند، کلاه، اینها با قرصهای محرک زن و مرد، همه با رقصهای فردی و جمعی، اینها با لوازم آرایش و... عکسها، فیلمها، اینترنت، هالیود، ماهوارها و شبکههای تلوزیونی، نوشابههای الکلی خاص، غذاهای متنوع و محرک، الگوهای مختلف زیبایاندام و زیباسازی و جراحی و پزشکی، ژورنالها، روزنامها، سایتها، کتابها، مجلات، تشکلها، نوع خانوادهها، پارکهای مخصوص، دانسنگها و مهمتر فکرها، فلسفهها از جمله فلسفه هنر مدرن، تئوریها، معادلات مدیریت کلان همهی بخشهای فوق، جامعه شناسی و روانشناسی، سرمایهداران، کارتلها و تراستها، کارمندان، بازار بورس، ورزشهای خاص مثل ژیملاستیک، نوع ساختمانها(اپن برای در معرض دید بودن).
تمام تکنولوژیها و صنایع مربوط به آن مثل رایانهها و رسانهها و علوم مربوطه به تولید این تکنولوژیها مربوط است. مثل فیزیک، شیمی، زیست، ریاضی، روانشناسی، جامعهشناسی، فلسفه. روانشناسی است که تأثیرات ترکیب حرکات موزون، شعر، نور و... در حالات انسان بیان میکند. نور مربوط به فیزیک است و فیزیک مربوط به روانشناسی، روانشناسان میگویند چه نورهای با چه ویژگیهای را تولید و ترکیب کنید تا باعث افزایش شادی، غم، توهم و... شود. آنها میگویندچه نورها و رنگهای در اینترنت و رسانهها استفاده شود که بیشتر تحریک کننده و توهم زا باشد. همین تلوزیونها، قبلا سیاه و سفید بودند، حال رنگی و سه بعدی شدهاند، صنایع عظیم برق ماشین سازی، نفت و... همه پشتیبانی مینمایند تا رسانها تولید شده و کار نماید و الگوهای خاصی از آزادی و زندگی را ترویج نمایند. عمومی شدن و استفاده آسان و آزادانه از موسیقی، فیلم، عکس، اینترنت و محصول مدیریت پیچیده شبکه علوم انسانی و حاکمیت آن بر روند توسعه اجتماعی است. پر واضح است رسیدن به این حد از آزادی بدون گردش مالی بالا ممکن نیست، بانکهای جهانی خون لازم این سیستم را تأمین میکنند. تأمین همه تمایلات انسانی با سرعت نور نیاز به بانکهای الکترونیک و.. دارد. اگر بانکها نباشد، چگونه تکنولوژیهای عظیم رایانهای و... تولید شود، و تا آنها نباشد چگونه با آزادی تمام مطالب، عکسها، فیلمها و... خود را در آنها بگذارند؟ تمامی اینها ساختارهای اداری و نیروی انسانی متخصص لازم دارد، که دانشگاهها متکفل تأمین آنند. این ساختارهای تودرتو تمدنی را ایجاد کرده تا مرتبا تمایلات انسانی اعم از فردی و جمعی را مرتبا تغییر دهد و با تولیدات مدام او را سرخوش نماید.
در این تمدن همه آزادند و با جدیت مشغول تلاش و کاراند تا رهبریت آزادی در جهان حفظ و توسعه دهند و برای این کار شبکه سازی کردند و کوچکترین حرکت فردی تا بزرکترین حرکت سازمانی و تصمیمات کلان با هم مرتبط است و این سیستم با ساختار تمدنیاش به دنبال تأمین و توسعه آزادیهای فردی و اجتماعی در تمامی ابعاد است. البته سرگشتگی، پوچگرایی، شیطانپرستی، آزادی خشونت، خیانت، دزدی، فلسفههای عجیب و غریب، خودکشی و... همه از لوازم آزادی است. بلاخره باید یک جوری فضاهای مجازی را از این مسائل پر کرد تا مردم جهان هم مشغول باشند و هم الگو بگیرند. الگوی آزادی آمریکایی باید صادر شود، مردم باید سرگرم آزادی شوند. حال چه سرگرمی آزادی سیاسی یا فرهنگی یا اقتصادی حتی اگر شده مردم با ورزش فوتبال مشغول شوند تا چشمهایشان ورزش کند. محور این تمدن و تکنولوژیهای مدرن آزادی بیحد و حصر انسان است. اصل انسان است و تمایلات او و اینه هم ربطی به پروتکل یهود که حدود صد سال قبل تهیه شده، ندارد. بیچاره یهود صهیونیست، که بعد از چندین قرن پراکندگی کشور کوچکی تشکیل دادهاند، چه کار به اقتصاد، فرهنگ و سیاست و الگوی توسعه ملتها دارند. بله آنها از آزادیها در تمامی ابعاد حمایت میکنند، سرمایهداران جهانی، با استفاده از علوم، تکنولوژیها و الگوهای توسعه از آزادی بیحد و حصر افراد و گروهها دفاع میکنند و با مخالفان آزادی مخصوصا، مخالفان آزادی زنان آزادانه میجنگند. تأکید میکنم، آزادانه، همه نوع هجومی به آنها را روا میدارند، مثل تهاجم فرهنگی، شبیه خوان و قتله عام فرهنگی، ناتوی فرهنگی، تحریم اقتصادی، ترور دانشمندان هستهای و رجال سیاسی، تهدید نظامی، ترویج الگوهای آزادی انواع روابط و...
بس است، خسته شدم، بقیه را خودتان ادامه بدهید. در ضمن بسیاری از سؤالاتی که ممکن است ایجاد شود را سعی کردم در مقالات سابقم پاسخ گویم، اگر سؤالی بود، اگر بتوانم(انشاءالله) پاسخ میگویم، دقت کنید ما در بخشی از فضای تمدنی غرب زندگی میکنیم، تا آن را عمیقا نشناسیم، عبور از آن ممکن نیست.
تاریخ تولید:عید قربان 1390/6/11 تاریخ بازنگری: 1390/12/15
*
بد نیست تازه ترین گزارش نیویورک دیلی نیوز را با هم بخوانیم : شهر خیانت در آمریکا شناسایی شد؛ آمار نشان می دهد که زوج های زیادی در واشنگتن به دنبال برقراری روابط غیراخلاقی با غیر از همسران خود هستند، به گونه ای که واشنگتن به شهر خیانت آمریکایی ها مشهور و ملقب شده است. یک وب سایت تخصصی درباره روابط میان همسران در آمریکا اعلام کرد: واشنگتن بهترین محل برای خیانت زوجین آمریکایی است!
این گزارش به نقل از نویل بیردمن، مدیر این سایت شرح می دهد: «واشنگتن مملو از افراد متاهلی است که به دنبال چیزهای دیگری خارج از چارچوب ازدواج و خانواده هستند، حدود 40 هزار مشترک واشنگتنی در این سایت وجود دارد که نسبت به برقراری ارتباط دوستی با فرد دیگری غیر از همسر خود تمایل دارند و این آمار نسبت به تعداد ساکنین این شهر، آمار بالایی است.» بیردمن در ادامه نکته جالب تری را هم فاش می کند: «مردان و زنان صاحب نفوذ و سیاسی واشنگتن در خیانت به همسران خود پیشتاز هستند.»
http://ww1.rajanews.com/detail.asp?id=119044
کلمات کلیدی :
»
نظر