سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عقلانیت دینی

 

رشد عقلانیت صرفا فردی نیست، بلکه از مجموع عوامل زیادی تأثیر می‌پذیرد، آموزش، محیط و...، بله فاعلیت، تلاش، شدت و ابتکارات افراد نقش زیادی دارد. بیشترین تأثیر انسان از بیرون تأثیر از رهبران اجتماعی است. رهبران اجتماعی محوری ترین تأثیر را در رشد عقلانیت فردی و جمعی دارند. عقلانیت افراد بالنسبه تابعی از عقلانیت رهبران سیاسی و فرهنگی جامعه است، موضع گیری رهبران روی آرایش فکری افراد بسیار مؤثر است. تطور، تکامل، ورود به موضوعات جدید، پیدایش فهم جدید از موضوعات و حتی فهم نو از خود دین، همه با تصرفات رهبران شکل می‌گیرد، البته نمی‌خواهم سهم تأثیر افراد را در تکامل نظام فکری خود صفر نمایم، افراد خود مشارکت دارند؛ فاعلیت و قدرت تحرک افراد در بالا رفتن نظام اطلاعات خود یا سازمان خود مؤثر است، ولی میدانها و موضوعات فکری جدید با مواضع رهبران پدید می‌آیند، رهبران در بسیج فکری، فرهنگی جامعه و تکامل و توسعه اطلاعات مردم و پیدایش عقلانیت جدید، محوری‌ترین و بیشترین نقش را دارند. اگر فردی به دنبال رهبران الهی باشد، مسلم عقلانیتی که پیدا می‌کند، بالنسبه عقلانیت دینی خواهد بود، اما اگر فردی از ولایت کفر و شرک پیروی نماید، بالنسبه عقلانیت شیطانی پیدا می نماید. همین امر در مورد جامعه نیز صادق است، اگر جامعه‌ای رهبران سکولار را برگزیند، تدریجا عقلانیت سکولاریستی، جمعی در جامعه حاکم می‌شود. اما اگر جامعه زیر بار ولایت طاغوت نرفت و از ولایت الهی پیروی نمود، تدریجا عقلانیت دینی جمعی پیدا می‌شود. کارکرد و کارائی عقل جمعی در روند تغییرات، تغییر می‌یابد، تولیدات فکری در جهتی که مد نظر رهبری است، صورت می پذیرد.

بنابر این عقلانیت دینی در عصر غیبت با محوریت و مرکزیت ولایت مطلقه فقیه شکل و توسعه می‌یابد. البته این به معنای عدم رجوع به منابع دینی نیست، بلکه به معنای این است که صورت مسئله‌های کلان مورد نیاز تعالی اداره جامعه را رهبری تبیین نموده و دیگران ابعاد، شاخه و برگ، اولویتها، روشهای اجرائی و... دنبال می‌نمایند. رهبری موضوعات تکاملی جامعه در مراحل مختلف را اعلان می‌دارند و نخبگان اجتماعی آنها را بسط می‌دهند. جامعه مرتب در حال رشد و تطور است و نیاز به نوسازی و تکامل مدام معرفت دینی ، رهبری نیازهای آتی را با پیش‌بینی تبیین و به افکار مولدان فرهنگی جهت می‌دهند، جهت دهی به تحقیقات مبنائی اصلی‌ترین امری است که رهبری در حوزه فرهنگ دنبال می‌نمایند، تا تدریجا عقلانیت جدیدی بر پایه دین شکل گیرد و از قِبل تولیدات جدید، نیروهای انسانی جدیدی برای تمامی ابعاد اداره نظام اسلامی تربیت شوند، لذا می‌بینیم معظم له درخواست تولید علوم انسانی جدید بر پایه دین اسلام را دارند. اگر عقلانیت دینی در امر اداره شکل نگیرد، در عمل مدیریت جامعه مبتلا به عقلانیت سکولار می‌شویم، ایشان در این رابطه می‌فرمایند: اگر علماى دین این کار را نکردند(نظریه‌پردازى سیاسى و نظریه‌پردازى در همه‌ى جریانهاى اداره‌ى یک ملت و یک کشور در نظام اسلامى) ، نظریه‌هاى غربى، نظریه‌هاى غیردینى، نظریه‌هاى مادى جاى آنها را پر خواهد کرد. هیچ نظامى، هیچ مجموعه‌اى در خلأ نمیتواند مدیریت کند؛ یک نظام مدیریتى دیگرى، یک نظام اقتصادى دیگرى، یک نظام سیاسى دیگرى که ساخته و پرداخته‌ى اذهان مادى است، مى‌آید جایگزین میشود؛ همچنان که در آن مواردى که این خلأها محسوس شد و وجود داشت، این اتفاق افتاد.  

این علوم انسانى‌اى که امروز رائج است، محتواهائى دارد که ماهیتاً معارض و مخالف با حرکت اسلامى و نظام اسلامى است؛ متکى بر جهان‌بینى دیگرى است؛ حرف دیگرى دارد، هدف دیگرى دارد. وقتى اینها رائج شد، مدیران بر اساس آنها تربیت میشوند؛ همین مدیران مى‌آیند در رأس دانشگاه، در رأس اقتصاد کشور، در رأس مسائل سیاسى داخلى، خارجى، امنیت، غیره و غیره قرار میگیرند." امام خامنه ای دردیدار طلاب درسال 89 درشهر مقدس قم. رهبری با موضع‌گیریهای و درخواستهای خود، نیازهای جاری و جدید به دین را تبیین می‌نمایند و از دلسوزان دینی می‌خواهند نسبت به پاسخ‌گوی به آن اقدام کنند، با تولید پاسخها، می‌شود نیروی انسانی‌ای برای اداره تربیت نمود که به دنبال جریان دین در تمامی ابعاد باشند. یعنی ما نیازمند رده جدید از کارشناسی دینی در تمامی ابعاد هستیم که از عقلانیت دینی پیروی کند نه عقلانیت سکولار. رسیدن به این مرحله نیازمند، محور قرار دادن موضوعات مطرح از طرف رهبری در پژوهشها و مطالعات دینی است. دقت نمایید، چرا می‌گوییم عقلانیت دینی نمی‌گوییم خود دین، چون واسطه جریان و فهم فردی و اجتماعی ما از دین عقل فردی و جمعی است، ما با عقل وحدت، و کثرت دین، موضوعات و احکام دینی را با تعبد می‌فهمیم، این عقلانیت نیز با توسعه تولی به دین قابلیت رشد و تکامل دارد، عقلانیت دینی توسعه یاب است، منتهی برای جلوگیری از هرج و مرج ولی اجتماعی را محور توسعه فهم دینی و عقلانیت دینی معرفی نمودیم، کسانی که به دنبال قبض و بسط شریعت بودند، به دلیل محور قرار دادن آراء فیلسوفان و نظریه پردازانی چون پوپر به انحراف کشیده شدند، آنها تئوری پردازان غرب را امام خود گرفته و لذا دچار عقلانیت سکولار شده و قرائتی سکولاریستی از دین را پذیرفتند! لذا توسعه عقلانیت در گرو نوع و سطح تبعیت از امام عادل یا جائر است. بر خلاف برخی الغائات، در بین دینمداران عقلانیت موج می‌زند، اما نه عقلانیت سکولار، بلکه عقلانیت دینی، که مدام با مدیریت در حال رشد، وحدت و کثرت، انسجام و هماهنگی جدید است، جهت رشد ثابت است و هدایت شده، به خلاف عقلانیت سکولار که متشتت است، پیدایش هزاران مکتب فلسفی در غرب شاهد آن است. عقلانیت دینی با پیروی از ولی فقیه زمان مرتب پا به عرصه‌های جدید می‌گذارد. جریان عقلانیت با محور قرار دادن موضوعات درخواستی رهبری در ابعاد مختلف، انسجام و هماهنگی پیدا می‌نماید. یعنی پایگاه رشد و هماهنگی تئوریهای اداراه و مدیریت خود رهبری است، منتهی قواعد و ضوابط آن را نخبگان تدوین می‌نمایند. بنابر این رهبری تکامل عقلانیت اجتماعی دینی را مدیریت می‌نمایند، تا این عقلانیت جایگزین عقلانیت باصطلاح مدرن امروزی یا عقلانیت ابزاری و سکولار گردد. مسلم عقلانیت دینی در روند رشد خود ریاضیات متناسب با خود را تولید خواهد نمود(انشاءالله).

اگر ما خواهان رشد و تطور و تکامل عقلانیت دینی متناسب با زمان هستیم باید، موضوعاتی را که رهبر فرزانه ما تولید می‌نمایند را موضوع رشد فکری و  تحقیقات خود یا تشکیلات خود قرار دهیم، تا بتوانیم دنیا پیچیده امروز را تغییر داده و بسترهای پرستش خدای متعال در تمامی ابعاد را ایجاد نموده و توسعه دهیم. کم نیستند کسانی که در عرصه دین‌پژوهی فعالیت می‌نمایند، اما بسیاری از پژوهشها بر اساس درک فردی از نیازها و سلیقه شخصی می‌باشد، نه نیازهای که رهبری اعلان نموده‌اند، الان بحثهای زمین مانده در مورد اداره دینی جامعه بسیار زیاد می‌باشد، اتفاقا همین امر ریشه اصلی رشد برخی ناهنجاریها در جامعه است، اگر نخبگان اجتماعی در مورد موضوعات پژوهشی مد نظر امام خامنه‌ای اتفاق نمایند، بسیاری از مشکلات به تدریج از سر راه برداشته می‌شود. تا ما نتوانیم عقلانیت جدید و منسجمی بر اساس و پایه استدلالات دینی برای تنظیم و توسعه معیشت تولید نماییم، باید شاهد تشتت در صحنه اجتماعی در فرهنگ عمومی و اقتصاد باشیم. بحث عقلانیت دینی به همینجا ختم نمی‌شود، این بحث مباحث فلسفی زیادی دارد که به آنها نپرداختیم، نگاه ما بیشتر جنبه تبلیغی، کاربردی برای تشویق دیگران بود. نوشته ما بابی بود تا معلوم شود از زاویه دیگری هم می‌شود به موضوع عقلانیت نگریست، خوب است محققان پیرامون این موضوع کنکاش نموده و نظرات دیگران را هم ببینند، کافی است عنوان بالا را سرج نمایید، آنگاه با دید انتقادی به مطالب بالا و مطالبی که قبلا با عنوان دیگر نوشته مثل پرستش اجتماعی نگاه نمایند، و نقاط ضعف را پیدا نموده و در تکمیل آن بکوشند(انشاءالله).

1390/10/18


» نظر