سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دستورالعمل سایت هاشمی برای رهبری

 

 

به تازگی سایت هاشمی در اقدامی عجیب و قریب بر کرسی فتوا نشسته و برای رهبر معظم انقلاب اسلامی امام خامنه ای(حفظه الله) فتوا صادر کرده است:

"مقابل انحراف رئیس جمهور سکوت رهبری را جایز نمی دانیم" 

ایشان یا به خود زحمت بررسی مواضع معظم له را نمیدهند یا میخواهند خود مدیریت چالشها را به دست گرفته و در جهت تطهیر خود از فتنه 88 به پیش برند. بنده وقت ندارم زیاد برخی مسائل را باز کنم اما این مسائل بهانه ای است تا مقداری مدیریت کلان رهبری را تبیین نمایم، این تبیین برای این است که تدریجا مرزهای که رهبری عمل میفرمایند بر ما معلوم شود و به طبع حدودی را هم که ما باید عمل نماییم روشن شود، به نظر میرسد بسیاری از انتقادات مربوط به ضعف عملکرد مسئولین فکری، فرهنگی، اجرائی و سیاسی است، و دشمنان آگاه به دروغ به عمود خیمه نظام اسلامی نسبت میدهند.

در مورد برخورد با عوامل مشکل ساز در نظام اسلامی مقام معظم رهبری مدیریتی پیچیده دارند، ایشان بجای این که شتاب زده وارد عمل شوند مدیریت کلان جریان سازی علیه عوامل تهدید کننده را انجام میدهند. ورود مستقیم به تمام مسائل نظام نه ممکن است و نه به صلاح رشد جامعه، رهبری در موضع رهبری و مدیریت کلان میباشند نه اجراء. ای چالشها فرصتی برای افزایش رشد نخبگان و مردم است، رهبری با سوق دادن آنها هم چالشها را به فرصت عمومی رشد تبدیل مینمایند و هم نیروهای فریب خورده را جدا مینمایند و هم نیروهای اجتماعی را برای رفع چالشهای پیچیده تر تربیت مینمایند، در واقع چالشها فرصتی برای یار گیری و تربیت جبهه دینی است. ایشان شیوه والگوی برخورد با فتنه و فتنه جویان را تولید و تبیین مینمایند، لذا در مورد فتنه88 برای جدا گردن صفوف و مشخص شدن سران فتنه گر از فریب خوردگان فرمودند مواضع خود را شفاف کنید. این مدیریت برخورد کلان است. سیاست کلی برخورد با عوامل تهدید کننده نیز صرفا برخورد حذفی نیست، حذف در مواردی است که جریانات مستقیم مقابل نظام اسلامی بایستند، این موضع تصریح خود معظم له میباشد، مثل فتنه های منافقین، بنی صدر و فتنه 88. تا قبل از رسیدن به مرحله برخورد مستقیم با نظام ، مراحلی طی میشود، به عنوان مثال در مسائل اخیر دولت، معظم له رهنمودهای را ارایه فرمودند:

الف: در مورد مفاسد اقتصادی اشخاص و باندها و... به مسئولین فرمودند: بی رحمانه با مفاسد اقتصادی برخورد نمایید.

ب: در مورد اعتقادات ناصحیح مثل مسئله امام زمان(عج) از علمای متخصص خواستند وارد میدان شده و مسائل پیرامون آن را تبیین نمایند.

ج: در مورد مکتب ایرانی فرمودند، روی تاریخ بعد از اسلام در ایران تکیه شود و از حاشیه سازی پرهیز شود.

د: در مورد جریانهای مسئله دار تأکید بر آگاهی بخشی فرهنگی و تبیین دارند.

در واقع رهبری با تجزیه ابعاد جریانات مجموعه ای از مواضع را یا خود مستقیم به گونه ای که منجر به تنش اجتماعی و سوءاستفاده دشمنان نشود اعلان مینمایند یا جریان سازی مینمایند تا گروهی اقدام مؤثر انجام دهند مثل افشاگری. معظم له با تجزیه ابعاد فتنه ها، نحوه برخورد را در سطح کلان در تمامی ابعاد فتنه از یک طرف و عدم فراهم شدن فضا برای ضربه زدن دشمنان داخلی و خارجی از طرف دیگر، مدیریت مینمایند. علاوه بر اینکه از توان و قدرت نیروهای مختلف تا حد امکان با پذیرش ضریب خطا استفاده مینمایند، به عنوان مثال چهره خاتمی برهمه معلوم است، اما مردم از سر غفلت به اعتماد کردند و 8 سال امکانات جامعه در دستان باند او بود، رهبری با مدیریت خود به هرحال بخشی از مسائل جامعه را جلو بردند و نگذاشتند انحرافات آنها جامعه را به تعطیلی بکشاند، مسلم رویاری مستقیم و بی پرده با انحرافات یاران خاتمی در آن زمان منجر به تنشهای سیاسی گسترده و ناامیدی مردم از نظام اسلامی میشد و دشمنان بیشترین بهره را میبرند، مسلم ایجاد تزلزل در دولت در شرایطی که دشمنان چنگ و دندان نشان میدهند زیانش بیش از انحرافاتی است که ایجاد میکنند، بخشی از انحرافات را میتوان با تبیین اصلاح اما ایجاد تزلزل و بی ثباتی در نظام در مقابل دشمنان به سادگی قابل جبران نیست، ایجاد تزلزل در نظام ایجاد تزلزل در باورهای مردم و ناامید نمودن آنهاست و هیچ انحرافی بالاتر از آن نیست. چه بسا دشمنان از این بی ثباتی استفاده نمایند و ضربات کاری به نظام اسلامی بزنند. اتفاقا در زمان آقای هاشمی هم با وجود انحرافات زیاد ایشان در موضوعات مختلف اقتصادی فرهنگی و سیاسی و انتقادات پیدا و پنهان زیاد به او، مقام معظم رهبری از ایشان حمایت مینمودند و نمی گذاشتند انحرافات او و انتقادات به روش ایشان در اقتصاد و... منجر به بی ثباتی نظام اسلامی شود. اما در کنار آن مرتبا با ظرافت اشکالات را بیان میفرمودند، مهمترین انحراف هاشمی راه انداختن اقتصاد شبه کاپیتالیستی در ایران اسلامی بعد از جنگ در جریان سازندگی بود. هاشمی هیچ وقت به تذکرات رهبری در مورد لزوم همراهی سازندگی با عدالت توجه  ننمود. هنوز که هنوز است معتقد به همان شیوه است. این ادعا برای کسانی که اهل مطالعه مواضع ایشان میباشند روشن است، حزب کارگزاران محصول فکر هاشمی است، کارشناسانی که در مجمع جمع نموده اکثرا از طیف خاصی است. انحرافات هاشمی در جریان سازندگی آنقدر زیاد و زیانبار بوده که ده ها سال طول میکشد که اولا فهمیده شود و ثانیا علاج شود. در مورد انحرافاتی که در جنگ تحمیلی ایجاد کردند شرح دردش در این مقال نمیگنجد همین بس که ابتدای جنگ استراتیژی امام راحل "پیروزی خون بر شمشیر" بود اما هاشمی با موسوی و خاتمی و... این استراتیژی را تغییر دادند و طی آن نامه کذای ادامه جنگ را منوط به تأمین امکانات نمودند و جام زهر را به امام راحل نوشاندند. آن نامه شرط گذاری برای امام راحل برای ادامه جنگ بود یعنی مقید کردن ولایت. یکی از مشکلات عظیمی که برنامه توسعه هاشمی برای جامعه ایجاد نمود مسئله رشد انواع اعتیادها بوده، بخشهای مهمی از سیاستهای اقتصادی و فرهنگی موجب ایجاد روحیه پوچی و بی هویتی در گروهی از مردم شده و انواع و اقسام اعتیاد به مواد مخدر، موسیقی، ماهواره، مسائل جنسی، حرص و ثروت اندوزی، تجمل گرایی و... را توسعه داده است، فقط در مواد مخدر ما قریب دو میلیون معتاد داریم که اگر درگیری خانوادهای آنها را به این امر اضافه نماییم، قریب هفت میلیون نفر درگیر اعتیاداند. دقت نمایید نمیخواهم سیاه نمای کنم اما ما دچار چالشهای بزرگی شدیم ولی ظرفیت انقلاب اسلامی آنقدر عظیم است که میتواند از آنها عبور کند مثل فتنه عظیم 88 و جامعه فقط دچاره آسیب نیست، نیروهای با ایمان قوی ای در این مدت رد نمودند و ایمان اجتماعی مردم به اصول دین مثل ولایت مستحکم شده است و الا فتنه 88 موفق میشد. یکی از آسیبهای جبران ناپذیری که افکار هاشمی در برنامه توسعه به ایران اسلامی و بلکه به جهان اسلام وارد کرد تعدیل جمعیتی بود. کارشناسان غربگرای او با سیاستهای اقتصاد شبه سرمایه داری جلو رشد فزاینده جمعیت مخصوصا شیعیان را گرفتند، جمعیت ما باید الان نزدیک 90 میلیون نفر می بود، 15میلیون نسل در سکوت کشتار شد، اگر با آمریکا می جنگیدیم معلوم نبود این مقدار کشته میدادیم. مگر نه این است که در مقابل دشمن باید امکانات را افزایش داد. یکی از آنها امکان انسانی است، این سیاست غلط تا آنجا جلو رفت تا اخیر به شکل لطیف اعتراض مقام معظم رهبری را به دنبال داشت( به سخنان ایشان در کرمانشاه مراجعه نمایید.) با این حال و با وجود این انحرافات و آسیبها به قول امام راحل باید اساس حفظ شود و تأکید می نمودند میدانیم محتوا غربی است اما باید اساس حفظ شود(جلد 11 صحیفه نور). این شیوه مدیریت کلان در همه زمانها و نسبت به همه جریانات موافق و مخالف انقلاب هست، اصل حفظ و توسعه نظام اسلامی و استفاده حداکثری از ظرفیتهای موجود با پذیرش انعطاف تا آنجا که ممکن است میباشد. بسیاری از برخوردها برخورد فرهنگی و فکری برای آگاهی نخبگان و مردم و جدای صفوف و پیش بردن انقلاب است، اما در جای که حریف دست به شمشیر میبرد نظام هم در محدوده ای خاص مقابله مستقیم مینماید. در شرایط فعلی هم همین است ثبات نظام برای ما از هم چیز مهمتر است مخصوصا اینکه ما با از یک طرف با انقلابهای اسامی منطقه و موج مردمی عدالت خواهی در غرب مواجهیم و از طرف دیگر غرب به شدت ما را تهدید میکند، در واقع ما در حال آمادگی جنگی هستیم، لذا هرگونه بی ثباتی در دولت فرصت دادن به دشمنان است. سایت هاشمی در این شرایط که از یک طرف تحریمها تشدید شده و از طرف دیگر تهدیدها افزایش یافته فتوا صادر میکند به راستی معنا و مفهوم این فتوا چیست؟ آیا آنها شرایط را درک نمیکنند؟ جالب است بدانیم در این مدت اخیر که طیفهای مختلف دنبال حذف بودند رهبر انقلاب بیشترین بهره را برای پیشبرد انقلاب و تکامل آن نموده اند. کافی است فقط حجم زیاد موضوعات و واژهای جدیدی که برای پیشبرد انقلاب توسط مقام معظم رهبری تولید شده را مطالعه نماییم، متوجه میشویم چقدر معظم له از ظرفیت گفتمان جدید انقلاب در جهت پیشبرد و توسعه انقلاب استفاده نموده اند، مثل تغییر سیاستها، امة اسلامی، مدیریت کلان رهبری، جوان سازی جمعیت(شبیه این تعبیر)، جهاد اقتصادی و... اگر تحت تأثیر برخی اشکالات و انتقادات دولت متزلزل میشد این بستر از بین میرفت، چرا که انرژیها صرف مقابله های شدید میشد و فضای آرام تولید موضوعات تکاملی و مسیر اثباتی از بین میرفت. فهم این مسائل هم باعث رشد عقلانیت جمعی میشود و هم درایت معظم له آشکار میشود و یک پله بالاتر تحلیل دقیق مدیریت کلان رهبری باعث تولید علم مدیریت دینی میشود. رهبری محکوم شرائط و جریانات نمیشود بلکه آنها را در جهت رشد انقلاب مدیریت میکنند. با حفظ ثبات دولتها نیروهای جدید برای انقلاب تربیت مینمایند. بنابراین مدیریت کلان امور از دست رهبر معظم انقلاب اسلامی خارج نشده تا دیگران برای ایشان تعیین تکلیف نمایند. البته معظم له بالاتر از این میباشند که تحت تآثیر این مسائل قرار گیرند،اما ما باید مراقب باشیم دچاره شبه نشویم و وظیفه خود را انجام دهیم نه این که ابزار فشار باشیم. اگر ابزار فشار شدیم در دام مدیریت فتنه گران دچار شده ایم، وظیفه ما تبعیت و تولی است نه تعیین تکلیف. یکی از وظایف ما شبه زدایی است. لازم به ذکر است که فتوای مذبور بالای گزیده نامه ای که منسوب به حضرات آیات محمد حسینی بهشتی، عبدالکریم‌موسوی(اردبیلی)، سید علی خامنه‌ای، محمدجواد باهنر و اکبر هاشمی رفسنجانی در سال 1358 به امام راحل در مورد بنی صدر نوشته اند آورده است، و ابتدا این عنوان را انتخاب نموده است: 

سال 1358 / نامه بی سلام خواص انقلاب به امام (ره)

سپس با زیرکی بخشهای از این نامه را گزینش کرده که خوانند در ابتدا گمان میکند مربوط به این زمان و رئیس جمهور وقت است آورده:  

    "رئیس جمهور بارها گفته که اگر مجلس با من هماهنگ نباشد کشور منفجر خواهد شد این یعنی که می‌خواهند مجلس تابع ایشان باشد و نه ایشان تابع مجلس.

    دستور جنابعالی در خصوص حمایت از رئیس جمهور منتخب مورد سوء استفاده در جهت پیشبرد اهداف خاصی قرار گرفته و می گیرد.

    متأسفانه این خطر به طور جدی وجود دارد که انتخابات مجلس تحت تأثیر همین جو ناسالم منجر به انتخاب شدن افرادی که تسلیم رئیس جمهورند بشود و از داشتن مجلسی مستقل و حافظ اسلام در مقابل انحراف احتمالی مجریان محروم گردیم.

    مختصر جوابمان به دروغها و تهمتهای رئیس جمهور هم به اندازه انکار تهمت بر روحمان سنگینی می کرد زیرا دشمنان می خندیدند و تحریک می‌کردند و مردم خون دل می‌خوردند و مأیوس می‌شدند.

    مردم سکوت شما را در برابر این انحرافات دلیل بر رضایت می‌گیرند."

بار دیگر دقت نمایید در فضای کنونی کشور و حرکت به سمت انتخابات مطالب بالا به دنبال القاء چیست؟! در بالای مطالب فوق نیز آن فتوا را صادر کرده که در متن نامه این فتوا وجود ندارد. چرا ایشان به جایی شفاف سازی موضع خود در مقابل فتنه گران به دنبال جوسازی علیه دیگران است؟ آیا این روش مصداق حدیث معرف کلمة الحق یراد به الباطل نمیباشد؟ هاشمی و یارانش بهتر است به دنبال اصلاح انحرفات و جبران گذشته خود و عذرخواهی از ملت باشند و... سؤالی که معمولا میشود این است، چرا امام خامنه ای هاشمی را حذف نمیفرمایند؟ به نظر میرسد اولا: هاشمی یک نفر نیست، نماینده یک جریان پیچیده اجتماعی است که مهمترین شاخصه تفکر آنها شیفتگی نسبت به غرب در توسعه اجتماعی است؛ باید لایه های فکری و علمی این جریان برای نخبگان و مردم شناخته شود تا نتواند دوباره در آینده در قالب شخصیتهای جدید ظاهر شده و قدرت اجتماعی گیرند. ثانیا امام خامنه ای در رستای مدیریت کلان خود، هاشمی و یارانش را مدیریت مینمایند و به شکل پیچیده از آنها استفاده گوناگون میشود ولو از اشکالات آنها.

 ما باید لایه های عمیق فتنه ها را بشناسیم و مدیریت نماییم تا نتوانند به انقلاب ضربه زنند و امام خامنه ای با فراق بال بیشتری به بتوانند انقلابهای منطقه را مدیریت فرمایند(انشاءالله).

1390/9/14


» نظر