سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدیریت تکامل تاریخ از طریق حادثه سازی

 

همانطور که قبلا اشاره کردم یکی از راههای مدیریت رشد و تکامل، حادثه سازی مدام در عرصه های مختلف است. از خلق اصطلاحات جدید، تئوریها و مفاهیم نو سیاسی گرفته تا علوم، تکنولوژیهای محصولات، ساختارها و سازمانها تا تأسیس حکومت جدید. این شیوه تصرف و تغییر در تمایلات، افکار واعمال عمومی است. فرهنگ عمومی در این نسبیت شکل میگیرد، حادثه سازی مدام اختیارات را سلب نمیکند، یعنی پیدایش فرهنگ و... عمومی حبری نیست، بلکه دامنه اختیارات افراد را در جهتی خاص توسعه یا ضیق میکند. اگر تولید مفاهیم، ساختارها و محصولات در جهت اهداف دنیا پرستانه باشد، مسلم زمینه گسترش کفر، نفاقِ مدرن، توسعه مییابد و دامنه اختیار و تحرکات اجتماعی دینداران کاهش مییابد؛ انجام گناه آسان، و ترک معصیت سخت میشود. این همان چیزی است که در غرب شاهدش هستیم. بنا کنندگان این زندگی به اصطلاح مدرن، فاسد بودند و تفکرات الحادی داشتند. اگر تولید علوم، تکنولولوژیها در جهت مقاصد دینی باشد، آخرت گرایی و اخلاق حسنه گسترش مییابد و بستر رشد ایمان حداکثری(نه حداقلی که روی دنیا خط کشیده و مدیرییتش را به کفار میدهد) در تمامی ابعاد تولید، توزیع و مصرف در سیاست، فرهنگ و اقتصاد فراهم میشود. بستر دینداری واقعی همراه با پیشرفت و عدالت افزایش مییابد.

انبیاء در طول تاریخ با حادثه سازیهای مدام و متعدد و مکمل، در تکامل تاریخ تصرف نمودند. بتها را شکستند و انسانهایی که مدعی خدایی بودند و دیگران او را میپرستیدند، را به زیر کشیدند. معجزات، کلمات وحی الهی، خبر از عالم غیب، قیامت، ملائکه، حساب، کتاب، بهشت، جهنم و.... دادند. اینها حقایقی نبود که بشر به تنهایی قادر به درک آنها باشد، این حقایق را انبیاء متناسب با ظرفیت بشر در هر مرحله از تاریخ آوردند، تا مرحله نبی اکرم که به کمال خود رسید و قرآن کریم نازل شد، قرآن کلامی بود و هست ،که بدیل و جایگزین ندارد، از امورات مختلف گذشته و آینده و راهکارهای سعادت و ... خبر میدهد. با قرآن و اهلبیت(علهم السلام) و کلاماتشان و نایبانشان در هر زمان؛ تاریخ به سمت جلو حرکت کرد. حوادث متعدد ایجاد شده در تاریخ همه در راستای مدیریت تکامل تاریخ بوده نه انفعال. حوادث ابزار تصرف در مراحله تاریخ بوده تا گام به گام به سمت مقصد خلقت که حاکمیت ولایت الهیه در همه زمین است، جلو رود. ازشکستن بتها توسط حضرت ابراهیم(علیه السلام) تا عصای حضرت موسی(علیه السلام) تا طوفان حضرت نوح(علیه السلام) تا بعثت تا کربلا و شهادت فرزند رسول الله (ص) تا نهضت علمی امام باقر و امام صادق(علیهما السلام)، تا پذیرش ولایت عهدی توسط امام رضا(ع) و راضی نشدن به شهادت در مدینه و هجرت به ایران و جابه جای مرکز و جغرافیای تشیع و انتقال آن از حجاز به ایران، تا تحولات مختلف در ایران و ظهور انقلاب اسلامی و نقشی که در روایات در مورد مردم ایران در بسترسازی ظهور بیان شده تا ظهور و عصر رجعت، اینها همه سلسله حوادثی است که بشریت را به سمت خدا خواهی و نفی طواغیت و اتباعش جلو میبرد و روز به روز آنها را در محاصره قرار داده و منزوی میکنند. مدیریت الهی در عالم فعال و متصرف است و مدیریت کفر و نفاق انفعالی و در حال اضمحلال، مدیریت الهی از طریق اولیائش برای عالم تکامل عالم برنامه دارد. البته در این برنامه قرار نیست که حرکت جبری باشد، اما از آن طرف دست کفار کاملا باز نیست که هر کاری انجام دهند. در وهله و مرحله ­­­ای از تاریخ امداد میشوند و اذن جولان و فشار برمؤمنین به آنها داده میشود، اما بنا نیست سنتهای الهی تغییر کند، زمین از آنِ اولیاء الهی است، لذا با بیداری مؤمنین در آن مرحله از تاریخ دولت کفارنابود میشود و مؤمنیین رو به جلو میروند، تا دوباره غفلت ایجاد میشود، اولیاء شیطان غلبه موقت پیدا میکنند، دوباره مؤمنین با هدایت اولیاء و فشار شیاطین بیدار شده ابعاد جدیدتری از جبهه ی در دست شیاطین را فتح منمایند، این قضیه تا ظهور ادامه دارد که دیگر زمینه های خدا پرستی عالم گیر میشود و با تحقق ظهور شیطان رسما توسط حضرت گردن زده میشود و دیگر فرصتش در شیطنت و اغوا و فریب مردم تمام میشود. در مورد معصومین(علیهم السلام) روایت دارد که برای هر کدام از آنها نامه ای سربه مهر داشته اند، که وظایفشان از طرف خدای متعال برای پیشبرد عالم بیان شده بود، و به تعبیر دعای ندبه از آنها پیمان زهد گرفته شده بود و به تعبیر زیارت حضرت زهرا(س) قبل از این که وارد این خلقت شوند امتحان بر صبر بر ولایت و هدایت مردم شدند و آنها وسیله طهارت و پاکی اند. لذا برنامه، سازمان و نیروی انسانی الهی معلوم است، روشن است تاریخ به کدام سمت باید حرکت کند؛ هرفرد یا گروه یا ملتی با سیر جریان تکامل تاریخ همراه شد، پایدار مانده و به رستگاری میرسد و هرجریان یا فرد یا ملتی در مقابل این سیر بایستد، دیر یا زود هلاک میشود این سنت الهی است، قرار نیست طغیانگران وارثان زمین باشند. بقیة الله امام عصر(عج) وارث همه اولیاء میباشند. نقشه راه و مقصد معلوم است. از ظهور 124 هزار پیامبر و اوصیاء شان، کتب آسمانی و تکامل آنها تا نزول قرآن تا کربلا تا غیبت،تا 313 نفر سرلشکر امام زمان(عج) تا ظهور و رجعت یک برنامه جامع الهی است، که درحال جریان است، با جولان ظاهری شیاطین ربوبیت عالم از دست رب العالمین و اولیائش خارج نشده است، برنامه و نقشه راهی است که در حال جریان است، البته تصور نشود این امر جبری است، خیر همه میتوانند مشارکت نمایند و بهره خود را نیز ببرند، ولی عده ای علی رغم این زمینه مساعد زیر بار نمیروند و استکبار میورزند و در نتیجه محاصره شده، منزوی، نابود و به جهنم انداخته میشوند. البته این امر نیز عبث نیست، خدای متعال عبث نمی آفریند، کفار گرفتار اختیارات سوء خود میشوند. انرژی و ظرفیت آنها از یک طرف صرف ضربه زدن به خود میشود و از طرف دیگر صرف فشار و امتحان مؤمنین میشود و با تصرفات الهی رشد موحدین میکنند، گرچه کفار دوست دارند مؤمنین را به کیش خود در آورند، ولی در عمل فشار آنان موجب با امداد الهی به مؤمنیین موجب تحرک بیشتری در مقابل خودشان و دیگر شیاطین میشود. یعنی با ربوبیت و تصرفات الهی مؤمنین از انرژی و ظرفیت کفار به نفع رشد جبهه حق بهره میگیرند. باید دقت کرد که شیاطین عامل اصلی تحرک بخشی نیستند بلکه با تصرفات الهی و علی رغم میل شیاطین انرژی و توانشان در توان و ظرفیت مؤمتین منحل میشود و در عمل انرژی مؤمنین افزایش مییابد، اینها الطاف خفیه الهی به مؤمنین است که حتی کفار برای رشد ظرفیت و امکانات مؤمنین استفاده ابزاری میشود. این نیز یک برنامه تاریخی است مرتبا انرژیهای آنها صرف ضربه به خود و تقویت مؤمنین میشود، عالم یک رب دارد و اوست که با مکر  به شیاطین، هم عامل محاصره آنهاست و هم عامل رشد مؤمنین، اما بهره ما از این جریان بستگی به نوع تسلیم و تولی یمان دارد. تولی الهی تصرفات الهی را به دنبال دارد، تولی شیطانی تصرفات ابلیسی و انحلال قوت و توان عملی و فکری در ظرفیت مؤمنین را به دنبال دارد و تولی التقاطی تصرفات التقاطی را به دنبال دارد تا ثُبات پیدا کند و جهت حرکتش ثابت شود.

بنابراین حوادث تاریخی پیوسته و مرتبط اند و با اختیارات و تولی صحیح یا سوء افراد و ملتها دائم در جریان است و تداوم دارد و حوادث به نفع اولیاء الهی و مؤمنین در جریان است، موحدین رشد دائمی دارند و کفار در هر مرتبه از دنیا و دستیابی به ابزارهای قدرت باشند در حال تنزل. از این منظر تکنولوژیهای به اصطلاح مدرن عامل سقوط آنهاست، توان و ظرفیتی که پیدا نمودند دوام و استمرار ندارد، موقتی است، این امکانات بر علیه خودشان میشود، آیه شریفه قرآن کریم میفرماید یخربون بیوتهم بایدیهم و اید المؤمنین

لذا حادثه سازی مدام در عالم در جریان است و از این طریق عالم مدیریت میشود. سیر تکانل تاریخ از یک طرف به سمت انزوای و اضمحلال و انحلال روز افزون کفر و نفاق و از طرف دیگر به سمت گسترش دینداری جلو میرود. حوادث و اتفاقات تاریخی را باید از این زاویه و در این راستا تحلیل کرد. هر حاثه ای یا مستقیم یا با دهها واسطه زمینه ی رشد و پویای و گسترش اجتماعی و تاریخی دینداران را افزایش داده است. حرکتها و فعالیتهای دینداران واقعی همیشه رو به جلو بوده است، چون با برنامه و همراه امید میباشد. گرچه ازنظر برخی غافلان یا دنیا گرایان شکست تلقی گردیده ولی همان حوادث مبداء تحولات عظیم تاریخی شده است. کیست که تاثیر عظیم انقلاب حسینی و حرکت زینبی را در کل عوالم و تاریخ منکر باشد. ادامه آن حرکت را سائر معصومین ودر نهایت امام زمان (عج) دنبال مینمایند و با پرچم یالثارث الحسین(ع) قیام مکنند.عاشورا زنده است و خونها مرتبا میجوشد، پایان جنگ معلوم میشود پیروز صحنه نبرد کیست، گرچه برای اهل بصیرت همین الان نیز روشن است.

با این نگاه روشن میشود تمامی حوادثی که کفار و شیاطین در تاریخ ایجاد نمودندانفعالی بودهاست انفعال در مقابل انبیا و اولیاء آنها. آنها شاهد گسترش روز افزون دینداری و مرگ و انحلال تدریجی خود توسط موحدین بودند، لذا دست به مقابله به مثل میزدند. حرکت قابیل در مقابل حضرت هابیل انفعالی بود. فرعون دید معحزه عصای موسی سحره(شعبده بازان) را از دورش پراکنده میکند، تهدید به قتل کرد. عصای موسی(ع) حجت بود و فرعون جواب منطقی نداشت؛ لذا تهدید کرد: دست وپاهایتان را قطع و به درخت آویزتان میکنم. همین طور بود حرکتهای سائر پیامبران و اتباعشان. آنها حجتهایی بودند و هستند که جبهه مقابل هیچ حجتی و دلیل منطقی و روشنی در مقابلشان نداشتند لذا دست به خدعه از طریق توسعه ی دنیاپرستی، انواع و اقسام تهدید و ارعاب و خشونت میزرند. مثل تهدید مردم جهان با بمبهای اتمی در این زمان.

بر خلاف تصور بسیاری اولیاء هیچگاه منزوی نبودند، به عکس چون حضور فعال و تأثیر گذار در تحولات آینده را داشتند، با شدت با آنها مقابله شده است. کشتن انبیاء بنی اسرائیل و قتل قریب 90 هزار کودک قبل از به دنیا آمدن حضرت موسی(ع) به خاطره وحشت از آینده تأثیر گذار بوده والا بی خود که حاضر به خرید این ننگ برای خود نبودند.

در ادامه حرکت انبیاء و اولیاء(علیهم السلام)نیز انقلاب اسلامی حرکتی فعال، پویا، رو به جلو، پیش برنده، نو و تکاملی در تمامی ابعاد دارد. انقلاب اسلامی با رهبریهای امام راحل و مقام مظم رهبری مرتبا در عرصه های مختلف حادثه آفرینی نموده است. در صحنه های سیاسی، فرهنگی، علمی، اقنصادی ومخصوصا در عرصه نظامی موضوعات و روشها و الگوهای جدید آفریده است.در عرصه دفاعی در جنگ تحمیلی نوعی از روش جنگی را تولید نمود که با این وسعت در دنیای امروز که عصر تکنولوژیهای به اصطلاح مدرن است، بی سابقه بود. آن روش غلبه خون بر شمشیر بود، غلبه نیروی انسانی، فداکاری، توکل، توسل، ایثار بر سلاحهای مدرن شرق و غرب بود. رزمندگان با فداکاری 8 سال ماشین جنگی شرق و غرب را از کار انداختند، آنها حتی نتوانستند یک وجب از خاک ما را نگه دارند. به خاطر همین روحیه ابتکار و ایثار است که غرب با تمام توان تسلیحاتی ای که در کل دنیا در اختیار دارد، به فضل الهی عاجز از حمله به ایران اسلامی است. انقلاب اسلامی، حادثه آفرین است، جوشش و شکوفایی دارد و اسیر مشکلات و حوادث نمیشود، در دل مشکلات حرکت میکند، سدها را میشکند و به جلو میرود، بحرانها، آسیبها و موانع داخلی و جهانی را تبدیل به فرصت کرده و راههای جدید باز میکند، مثل جهاد اقتصادی و رواج روحیه رزمندگی و ایثارگری و تلاش در همه ابعاد اداره جامعه. نمود بارز این حرکت رو به جلو بیداری اسلامی و حرکتهای مردم در اروپا و آمریکا علیه برده داری مدرن در غالب لیبرال دمکراسی است. غرب از پیش بینی حوادثی که ممکن است در یک جنگ احتمالی برایش پیش آید عاجز است، چون نمیداند ما دست به چه ابتکارهای ممکن است بزنیم و لذا علی رغم این که در اطراف ما در کشورهای مختلف پایگاه زده است، حاضر به ریسک در حمله نیست. شاید 5 سال پیش کمتر کسی فکر می کرد دنیا این گونه متحول شود و غرب در باتلاق مشکلات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی گیر کند و شرکتهای بزرگ پشت سر هم ورشکست شوند و مردمشان علیه آنان بشورند و شعار وال استریت را فتح کنید، را سر دهند، در منطقه ما بیداری اسلامی اوج بگیرد، اسرائیل از لبنان و مردم غزه شکست بخورد، آمریکا در عراق و افغانستان سر خورده شود و.. این حوادث در پی پیروزی انقلاب اسلامی اتفاق افتاد و برای غرب قابل پیش بینی نبود، بلوک شرق فرو ریخت و بلوک بندی عالم به هم خورد و ایران اسلامی به فضل الهی در مدیریت رشد جهانی و معادلات قدرت نقش بازی میکند.

اگر بخواهیم این حرکت شتاب بیشتری به خود بگیرد باید در عرصه های مختلف حادثه آفرین و نوآوری نمود. این همین امری است که امام خامنه ای(حفظه الله) امروزه در مدیریت کلان خود در رشد امة اسلامی انجام میدهند، یعنی تولید واژها و اصطلاحات متناسب با رشد و پیشرفت همه جانبه دینی و وارد کردن واژگان بسیجی و جهادی در عرصه اقتصاد، فرهنگ و سیاست( رجوع نمایید به سخنان دیروز ایشان).

برای جلوگیری از ابتذال نیز ما ظرفیت نوآوری داریم. باید با درک موقعیت و توان خود دست به نوآوری زد، در این راستا نیز نباید تسلیم نظرات به ظاهر علمی کارشناسان غرب گرا شد. احکام و سنن دینی ما در ایجاد حادثه سازی اجتماعی راهنمای ماست، در صورتی که تسلیم باشیم. یکی از این راهها افزایش جمعیت است، افزایش جمعیت در خانوادهها باعث افزایش عواطف و محبت میشود. ما در گذشته شاهد این اثر در بین مردم بودیم، تعاملات آنها بسیار زیاد بود با وجود این که از این سطح از رفاه برخوردار نبودند. میل به ابتذال ناشی از کاهش محبت، رفاه کاذب، درآمدهای باد آورده و بیکاری و... میباشد؛ با افزایش جمعیت کارشناسان مجبور میشوند دست به ابتکارات جدید در اداره جامعه بزنند. تعاریف و معادلات اقتصادی غرب وحی منزل نیست، میشود تعاریف و معادلات دیگری تولید کرد و مسیر رشد را عوض کرد تا دچار این قبیل ناهنجاریها نشویم(انشاء الله).

1390/7/23 


» نظر